باز هم همسایه شمالی ما
همسایه شمالی ما مسجد ومجتمع فرهنگی نوری های مقیم تهران؛ که خلاف قانون شهرسازی ساختمان خود را مماس برهمسایگان جنوبی ساخته جد یدا دست به شاهکار دیگری زده.......
مشغول جوشکاری بوده که جرقه های حاصل از آن به حیاط ما می افتد وآتش می گیرد. البته بعدا درختان شعله ور را با کپسولهای آتش نشانی خاموش می کنند.وقتی از بیرون وارد می شویم یک لایه سفیدی بر دیوار وپنجره می بینیم که از بکار گیری دستگاه آتش نشانی بوده است.حال در حیاط به جای درخت؛ ذغال داریم .قبلا هم در اثر ریختن مصالح شیشه هایمان را شکسته بودند.
به لطف نوری های مقیم تهران:
۱-قلیان می خریم واز ذغال ها استفاده می کنیم.
۲-شیشه های شکسته باعث شده پشه ها سرپناهی بیابند.
۳-از شیشه های شکشته تاور کرینشان را بالای سرمان می بینیم ولذت می بریم.
۴-از هم اکنون از این مجتمع فرهنگی سونامی فرهنگ روان است.
۵- معذرت خواهی نکرده اند چون ضرورتی نداشته.
همسایه شمالی ما مسجد ومجتمع فرهنگی نوری های مقیم تهران؛ که خلاف قانون شهرسازی ساختمان خود را مماس برهمسایگان جنوبی ساخته جد یدا دست به شاهکار دیگری زده.......
مشغول جوشکاری بوده که جرقه های حاصل از آن به حیاط ما می افتد وآتش می گیرد. البته بعدا درختان شعله ور را با کپسولهای آتش نشانی خاموش می کنند.وقتی از بیرون وارد می شویم یک لایه سفیدی بر دیوار وپنجره می بینیم که از بکار گیری دستگاه آتش نشانی بوده است.حال در حیاط به جای درخت؛ ذغال داریم .قبلا هم در اثر ریختن مصالح شیشه هایمان را شکسته بودند.
به لطف نوری های مقیم تهران:
۱-قلیان می خریم واز ذغال ها استفاده می کنیم.
۲-شیشه های شکسته باعث شده پشه ها سرپناهی بیابند.
۳-از شیشه های شکشته تاور کرینشان را بالای سرمان می بینیم ولذت می بریم.
۴-از هم اکنون از این مجتمع فرهنگی سونامی فرهنگ روان است.
۵- معذرت خواهی نکرده اند چون ضرورتی نداشته.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر