آب درهاون کوبید ن
در زمان های قد یم بین دو حکیم رقابتی سخت درگرفته بود.(استاد وشاگرد)
کار رقابت به دشمنی وحذ ف یکد یگر کشید .
دو حکیم توافق کرد ند هر کدام با زهری خود ساخته د یگری را از پای در آورد.
استاد گفت: من برای تهیه زهرچهل روز وقت می خواهم.
حکیم جوان که زیاد هم ادعای علم و دانایی می کرد؛ زهری تهیه کرد خطرناک.
استاد به همسایگانش سفارش کرد در خانه هایشان چهل روز آب در هاون بکوبند.
حکیم جوان به محله استاد می آمد وفقط صدای کوبید ن هاون می شنید.
روز موعود فرا رسید.
مردم در میدان شهرگرد آمد ند.
طبیب جوان زهر رابه استاد خود داد.استاد زهر را به راحتی سرکشید.
چون برای چگونگی زهر حد س درست زده بود؛ پاد زهری را که از قبل تهیه کرده بود سرکشید.
استاد به سلامت رهایی یافت.
حال نوبت استاد بود که زهر ساخته خود را به شاگرد بد هد.
استاد آستینها را بالا زد وخیلی محکم جامی را به شاگرد داد.
شاگرد نتوانسته بود حد س بزند زهر چیست واز ترس بر زمین افتاد.
استاد باصدایی رسا گفت:این جام دوم راهم که آبی است که در هاون کوبیده اند؛
خود می نوشم وجام دوم راهم سرکشید.
کار رقابت به دشمنی وحذ ف یکد یگر کشید .
دو حکیم توافق کرد ند هر کدام با زهری خود ساخته د یگری را از پای در آورد.
استاد گفت: من برای تهیه زهرچهل روز وقت می خواهم.
حکیم جوان که زیاد هم ادعای علم و دانایی می کرد؛ زهری تهیه کرد خطرناک.
استاد به همسایگانش سفارش کرد در خانه هایشان چهل روز آب در هاون بکوبند.
حکیم جوان به محله استاد می آمد وفقط صدای کوبید ن هاون می شنید.
روز موعود فرا رسید.
مردم در میدان شهرگرد آمد ند.
طبیب جوان زهر رابه استاد خود داد.استاد زهر را به راحتی سرکشید.
چون برای چگونگی زهر حد س درست زده بود؛ پاد زهری را که از قبل تهیه کرده بود سرکشید.
استاد به سلامت رهایی یافت.
حال نوبت استاد بود که زهر ساخته خود را به شاگرد بد هد.
استاد آستینها را بالا زد وخیلی محکم جامی را به شاگرد داد.
شاگرد نتوانسته بود حد س بزند زهر چیست واز ترس بر زمین افتاد.
استاد باصدایی رسا گفت:این جام دوم راهم که آبی است که در هاون کوبیده اند؛
خود می نوشم وجام دوم راهم سرکشید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر